فهرست مطالب

فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی
سال هفتم شماره 25 (زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/10/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • بهروز اتونی صفحات 1-30

    کهن نمونه ها، با تصویرهای کهن نمونه ای مانند کوه و اعداد و درون مایه های کهن نمونه ای چونان آفرینش و مرگ همسان نیست و به گمان نهان پژوه سوئیسی، کارل گوستاو یونگ، کهن نمونه ها، سازنده نمایه ها و درون مایه های کهن نمونه ای است. پنج کهن نمونه «خود»، «سایه»، «نرینه روان (= آنیموس)»، «مادینه روان (= آنیما)» و «نقاب» از کهن نمونه های برجسته و بنیادین یونگ است که کارکرد آنها در دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا برای گزارش و رمزگشایی اسطوره و حماسه های اسطوره ای، بنیادین و بی بدیل می نماید. در کتاب های نقد ادبی، این کهن نمونه ها در زیر دبستان های نقد اسطوره شناختی و روان شناختی می آید و در اندازه تعریف، پایان می یابد و هیچ گونه تحلیل و کارکردی از آنها در نقدهای اسطوره شناختی به دست داده نمی شود. ما، در این جستار برای نخستین بار یکی از این کهن نمونه ها، نامزد به مادینه روان را می گزاریم و کارکرد آن را در حماسه های اسطوره ای، فراروی منتقدان ادبی می نهیم و به رمزگشایی های نوی در حماسه های اسطوره ای، چونان شاهنامه دست می یابیم.در پایان، آنچه بایسته گفت می نماید آنست که گزارش و تحلیل ما از کهن نمونه مادینه روان، بی پیشینه و نوآیین است.

    کلیدواژگان: مادینه روان، دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا، کهن نمونه، دبستان نقد اسطوره شناختی برون روانی، تصویرهای کهن نمونه ای
  • غلامرضا رحیمی، رحمان ذبیحی، سمیه عباس زاده * صفحات 31-49

    یکی از ویژگی های شعر دوره مشروطه، بهره برداری شاعران از عناصر اسطوره ای است. شاعران با اشاره به نام و وقایع زندگی شاهان و پهلوانان ایران باستان، کوشیده اند مخاطبان خویش را به تحرک وادارند. هر چند شاعران برجسته عصر مشروطیت کمابیش به این امر توجه داشته اند، اما شیوه برخورد آنها با عناصر اسطوره ای یکسان نیست. در این میان، شاعرانی چون ادیب الممالک و بهار با برداشتی کلاسیک گونه و معتدل در معرفی اساطیر ایرانی و استفاده از آنها برای آگاهی مردم از شرایط نابسامان دوره مشروطه، کوشیده و شعرایی چون عارف قزوینی، نسیم شمال و میرزاده عشقی بنا بر اقتضای اجتماع دوران خود به صورت افراطی اساطیر را وسیله بیان مسائل وطنی و اوضاع آشفته عصر خویش قرار داده اند. برخی مضامین اسطوره ای در شعر این دوره صورت کلیشه ای دارد و پیوند معناداری با جریانات سیاسی اجتماعی عصر مشروطه ندارد.

    کلیدواژگان: دوره مشروطه، شعر مشروطه، اسطوره، وطن، اوضاع اجتماعی
  • مهدی رضایی *، حشمت الله آذرمکان صفحات 50-65

    ترس از مرگ، چون کابوسی وحشتناک، همیشه لذت و آرامش بشر را مکدر و خواب خوش وی را پریشان کرده است و شاید بتوان از آن به عنوان کهن ترین ترس بشر یاد کرد که خود منشا پیدایش دیدگاه های فلسفی و اسطوره ای فراوانی در طول تاریخ بشریت شده است. از جمله تلاش های مهم، اما گذرای انسان در طول تاریخ برای کاستن از تلخی این حقیقت مهلک، پردازش داستان هایی بوده است که امروزه از آن به عنوان اساطیر جاودانگی نام می بریم. در سراسر نقاط جهان کهنه و نو، شاهد چنین داستان های مقدسی هستیم که هر کدام بازگوکننده زمینه های فرهنگی و آمال پردازندگان خود هستند. در این مقاله کوشش بر این است تا اساطیر جاودانگی ایران و بین النهرین و اقوام سامی با توجه به خویشکاری شخصیت های نامیرا، معرفی و تجزیه و تحلیل شود. از میان اساطیر ایرانی به کسانی چون پشوتن، توس، گرشاسب،... و از شخصیت های اساطیری سامی به اوتانپیش تیم، اخنوخ، ایلیا و... اشاره خواهد شد

    کلیدواژگان: اسطوره، جاودانگی، زرتشتی، یهود، اسلام
  • مجتبی صداقتی فرد *، فرهاد ابی زاده صفحات 65-88

    در این مقاله، نگارندگان با رویکردی برای شناخت چالش هایی که در برابر انسان معاصر قرار دارد با بهره گیری از آراء مولوی در مثنوی معنوی، پدیده «از خودبیگانگی» را مورد توجه قرار داده اند. در ادبیات کهن پارسی، برخی اندیشمندان با بیان نکات ظریف و مهمی درباره ازخودبیگانگی انسان، دری دیگر در شناخت این گونه پدیدارهای گشوده و منظر خاصی را پیش روی انسان نهاده اند که در اطلاقی کلی می توان آن را نظرگاه عرفانی خواند. در صدر قائلان و حاملان پیام عرفانی در فرهنگ دیرین پارسی، مولوی است که در شش دفتر مثنوی معنوی، بسان معلمی انسان گرا، هوشمندانه پدیدارهایی را از دل روایات و داستان ها استخراج کرده است که تامل در آنها انسان امروز را نیز به نکات گران بها و ارزشمند رهنمون می سازد. وی درباره مسخ و از خودبیگانگی بشری در برابر پدیدارهای غفلت ساز و فریبای بیرونی جهان مادی، معناپردازی و اشارات قابل توجهی کرده است که شرح، تفسیر و تحلیل آن محور محتوای این نوشتار را تشکیل می دهد.

    کلیدواژگان: صورت(1)، معنا(2)، بی خویشتنی]از خودبیگانگی[(3)، از خود رهاشدگی(4)، انسان معاصر
  • سعید قشقایی صفحات 89-105

    آرکی تایپ (کهن الگو) مهم ترین اصطلاح مکتب روانکاوی کارل گوستاویونگ، روان پزشک سوئیسی، (1875-1961 میلادی)، است و شامل تصاویر کهن و افکار غریزی است که در ناخودآگاه جمعی مشترک انسان ها وجود دارد. این صور ازلی به شیوه ای نمادین در رویا و اسطوره خود را آشکار می کنند. با توجه به اینکه آثار حماسی و عرفانی با ناخودآگاه در ارتباط هستند، پس این آثار جایگاه مناسبی برای تجلی کهن الگوها است.از آنجا که مثنوی های عطار در زمره آثار شگرف عرفانی است، می توان در آن به بررسی کهن الگوهای مختلف پرداخت. در پژوهش پیش رو، کهن الگوی سایه (Shadow) و انطباق آن با نفس در مثنوی های عطار منطق الطیر، اسرارنامه، مصیبت نامه، الهی نامه بررسی و تحلیل شده است

    کلیدواژگان: آرکی تایپ (کهن الگو)، سایه، نفس، یونگ، عطار
  • فاطمه مدرسی، مونا همتی، مریم عرب * صفحات 106-123

    شطحیات محصول نگاه تازه گوینده آن به خدا، انسان و شریعت و بازگویی تجربه های خاص روحی اوست و از آنجا که افق جدیدی در برابر خواننده متجلی می سازد، با بیان پارادوکسی همراه است و اعجاب و شگفتی را در خواننده بر می انگیزد و او را با معنایی خلاف انتظار روبه رو می سازد. از سوی دیگر، چون این معنی در یک ساختار منظم زبانی عرضه می شود، زبان شطح ارزش والایی می یابد. این پژوهش برآن است به بررسی شطحیات عین القضات به عنوان یکی از مصادیق سطح تناقضی زبان عرفانی او بپردازد، که در آن امری متناقض با ظاهر شرع بیان می شود. توحید ابلیس، رویت خداوند، کفر و ایمان، فنا و بقا و... از جمله شطحیاتی هستند که قاضی پرشور همدان به سبب بیان آنها جان باخت.

    کلیدواژگان: عین القضات، زبان عرفانی، پارادوکس، شطحیات، تناقض
  • یعقوب نوروزی *، حجت الله قهرمانی صفحات 124-142

    در این مقاله به بررسی عرفان و تصوف نظامی خواهیم پرداخت. بحث آغازین این خواهد بود که آیا نظامی را می توان همچون سنایی، عطار، مولوی و دیگران، شاعری عارف نامید. سپس به این نکته می پردازیم که آیا او صوفی رسمی بوده یا تحت تاثیر گسترش این اندیشه ها در این دوره نمودی از آن در آثارش دیده می شود. سپس نظرات وی را درباره مطرح شدن این اندیشه ها در شعر خواهیم آورد و بازتاب اعتقادات عرفانی اش را در زندگی عملی و شعرش به تماشا خواهیم نشست و آداب سلوک و موانع سلوک و آنچه را مرتبط با تصوف و عرفان است و در آثارش جلوه دارد، را نیز بحث و بررسی خواهیم کرد. همچنین نظرات او را درباره صوفیه عصر خود و دیدی که نسبت به آنها داشته را مطرح می کنیم و درباره زهد و دنیاگریزی که بخش پر رنگ تصوف او را شامل می شود به تفصیل سخن خواهیم گفت و اثبات خواهیم کرد که نظامی شاعری عارف نیست و در عالم عرفان و صوفیگری، دریافت های شاعران بزرگ عارف، همچون سنایی و عطار و مولوی و دیگر شاعران عارف را از مبانی و اصول عرفانی ندارد.

    کلیدواژگان: نظامی گنجوی، اندیشه های عرفانی، تعلیمات صوفیه، زهد، آداب سلوک